گریه بر امام حسین(ع)


به نام خدای رحیم


اما گریه برای امام حسین(ع) به دلیل از دست دادن وجود جسمانی او نیست. بخشی از فواید گریه برای شهیدان را میتوان چنین برشمرد:



1- به یاد ماندن خاطره آنها در دل‏ها و قلب‏ها. ما با گریه و عزاداری سعی میکنیم خاطره نهضت کربلا را برای همیشه زنده نگه داریم.
2- گریه ما برای شهادت مظلومانه آنها است.
3- قلب هر انسان دارای عاطفه و احساس، با شنیدن حوادث جانگداز کربلا، فرو میریزد و عواطف او تحریک میشود. چه کسی است که ماجرای کربلا را به یاد آورد و قلبش نسوزد؟
4. عواطف انسان با گریه تحریک و احساساتش بیدار میشود و بیدار شدن عواطف، اثر روحی عجیبی در انسان میگذارد: انسان ساخته میشود و سعی میکند که راه شهیدان را دنبال کند.

اقامه عزای حسینی به صورت گریه، برپایی مجالس ذکر، سرودن مرثیه، گریاندن، نوحه خوانی و احیای خط ائمه(ع) و تبین مظلومیت آنان است. امام حسین(ع) با قیامت و شهادت پایه‏های حکومت اموی را ویران نمود و به شیعیان درس آزادگی و شجاعت داد. رمز جاودانگی نهضت حسینی، احیا و زنده نگه داشتن عزای حسینی خواهد بود. با جاودانگی نهضت حسینی، اسلام زنده میماند. عزای حسینی، اعتراض به ظلمان و حمایت از مظلومان، و انتقال فرهنگ شهادت به نسل‏های آینده است.

اما اثار و برکات این گریه را می توان :

1- نگاه ویژهحضرت سید الشهدا ء بر گریه کننده گانش
2- عاقبت به خیر شدن و امرزیده شدن گناهان
3- استجابت دعا و قبول توبه
4- همجواری با اهل بیت (ع) و شادابی در قیامت را به دنبال دارد
5- نشانه های ایمان و عبادت و تسبیح
6- خداوند بر گریه کننده گان درود می فرستد
7- سکرات موت ،عذاب قبر وحشت برزخ و حشر و حساب ندارد .
نظرات 1 + ارسال نظر
سعید یه بنده ی خدا سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:28 ب.ظ

بی سر و سامان توام یا حسین

دست به دامان توام یا حسین

جان علی سلسله بندم نکن

گردم از خاک بلندم نکن

عاقبت این عشق هلاکم کند

در گذر کوی تو خاکم کند

تربت تو بوی خدا میدهد

بوی حضور شهدا میدهد

ساقی لب تشنه لبی باز کن

سفره نان و رطبی باز کن

شمعه از درد دلت باز گو

نکته ای از نقطه آغاز گو

قوم به حج رفته چو باز آمدند

بر سر نعشت به نماز آمدند

قوم به حج رفته تورا کشته اند

پنجه به خوناب تو آوشته اند

سامریان شعبده بازی کنند

نفی رسولان حجازی کنند

مشعر حق عظم منا کرده ای

کعبه شش گوشه بنا کرده ای

تیر تنت را به مصاف آمد است

تیر سرت را به طواف آمد است

کیست شفا بخش دل ریش ما

مرحم زخم و غم و تشویش ما

کیست بجز یاد دل روی تو

سجده به محراب دو ابروی تو

بر سر نی زلف رها کرده ای

با جگر شیعه چه ها کرده ای

باز که هنگامه بر انگیختی

بر جگر شیعه نمک ریختی

کو کفنی تا که بپوشم تنت

تا گیرم دامنه دامنت

حج تو هر چند که تخیر داشت

لاکن هفتاد و دو تکبیر داشت

آری هفتاد و دو لبیک گو

عظم وضو کرده به خون گلو

اینان هفتاد دو قربانییند

که از اسر باده تو فانییند







برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد