منهال بن عمرو مىگوید: در شام بودم دیدم سر امام حسین (علیه السلام) را بر سر نیزهاى نصب کردهاند و مردى در جلوى او سوره کهف را مىخواند وقتى که به این آیه ام حسبت أن أصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا رسید، آن سر با بیانى بسیار شیوا و رسا فرمود: اعجب من اصحاب الکهف، قتلى و حملى شگفتانگیزتر از اصحاب کهف، کشتن من و به دورگرداندن سر من است.
وقتى که یزید دستور داد گردن پیک پادشاه روم را بزنند چون اعتراض کرد چرا پسر دختر پیغمبرتان (صلى الله علیه و آله و سلم) را کشتید؟ آن سر مقدس با صداى بلند فرمود:
لا حول و لا قوه الا بالله.
لاحول ولا قوه الا بالله